tag:blogger.com,1999:blog-9689872.post6186522504795239123..comments2023-06-07T14:32:01.520+03:30Comments on مهرواژ: همه چی داریمDonyahttp://www.blogger.com/profile/13976004551465690533noreply@blogger.comBlogger4125tag:blogger.com,1999:blog-9689872.post-17150943630098312662008-08-12T22:00:00.000+04:302008-08-12T22:00:00.000+04:30تولد ۶ سالگیش مبارکتولد ۶ سالگیش مبارکAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9689872.post-14789353346640545512008-08-12T17:00:00.000+04:302008-08-12T17:00:00.000+04:30تبریک فراواناولین وبلاگی که درش کامنت گذاشتم مهروا...تبریک فراوان<BR/>اولین وبلاگی که درش کامنت گذاشتم مهرواژ بود<BR/>یادش بخیرشیخ الشیوخ نادرالدین شاهhttps://www.blogger.com/profile/00400473205462440033noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9689872.post-6472115699037130762008-08-12T16:39:00.000+04:302008-08-12T16:39:00.000+04:30این امیرحسین شما فکر کنم یکی بشه عین من!پ.ن: تولد ...این امیرحسین شما فکر کنم یکی بشه عین من!<BR/><BR/>پ.ن: تولد شش سالگی مهرواژ مبارک.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9689872.post-63301219836136938312008-08-12T13:24:00.000+04:302008-08-12T13:24:00.000+04:30سلام سلام. خسته نباشی خانوم. همیشه پیش خو.دم می گم...سلام سلام. خسته نباشی خانوم. همیشه پیش خو.دم می گم این بچه هایی که زیاد حرف می زنن حتما غیر قابل تحملن ، اما دو - سه روز پیش برامون یه مهمونی اومده بود چند روزه، که یه پسر بچه شش ساله بود و این بچه خدای انرژی بود، خدای حرف و انرژی... بعد هی به من ایرائ می گرفت.. تو چرا همش یا داری با موبایل حرف می زنی یا پشت کامپیوتر نشستی.. حتی وقتی منچ بازی می کردیم با هم ، این بچه نمی نشست و هی ورجه وورجه می کرد. بعد اینقدر همه چیز رو قشنگ از نگاه خودش تعریف می کرد. یا اینکه من یه شب دلم گرفته بود و داشتم گریه می کردم، تو اتاق خودم بودم ، اومد و بهم گفت که : تیلدا ، گریه نکن ، من دوست دارم، تو خیلی زیاد دوست دارم، حتی بلند از ساختمونای بلند مشهد ، حتی بیشتر از خدا . نمی دونی با اون دندون های موشی چه کیفی داشت شنیدن این.<BR/>در کل خیلی خیلی خوب بود!Homeschooling with Sorenhttps://www.blogger.com/profile/06312535824398038051noreply@blogger.com