Saturday, December 06, 2008

وقتی خودمان آموزش کتاب نخواندن می دهیم..

انگار ماه آذر را ماه امتحانات اعلام کرده اند.. روزهایی که خانواده ها به استقبال امتحانات می روند و یا بهانه ای به اسم امتحانات فرزندانشان، تقدم دارد.

خانم مسئول کتابخانه از دخترک که روپوش و مقنعه اش نشانی از دبستانی بودنش دارد و کتابهایش را با دو هفته تاخیر آورده، می پرسد الان کتاب نمی خوای؟ می تونی باز هم کتاب امانت بگیری ولی یک هفته اجازه داری نگهش داری.
دختر به مادر نگاه می کند و مادر زودتر جواب می دهد که حالا باشه تا بعد از امتحاناتش.. الان وقت نمی شه!

نگاه می کنم به دو کتابی که دخترک آورده. کتابهای باریک با چند خط و بیشتر تصویر که یک ساعت هم برای خواندنشان اضافه ست!

در همان فاصله ی یک ساعتی که برای دیدن دوستانم به کانون پرورشی رفته ام.. بدون استثناء هیچ کودکی بعد از پس دادن کتابها - که وجه مشترک همه شان تأخیر و پایان یافتن مهلت امانت بود - بین قفسه ها سرک نکشید تا کتاب دیگری انتخاب کند و همراهش ببرد و باز این پدر یا مادر همراهشان بودند که سریعن می گفتند الان فصل امتحاناست و حالا باشه بعد از امتحانا..

سرانه ی مطالعه مان کم ست؟ چرا نباشد؟ امتحان باشد یا نباشد تماشای تلویزیون و بازی تعطیل رسمی اعلام نمی شود. فقط شاید حد آن کمتر شود و ساعتی که به آن اختصاص می یابد..
چرا با کتاب هم این برخورد نمی شود؟ این بار به جای دو تا کتاب یکی ببر. به جای اینکه عجله کنی برای خواندنش.. روزی نیم ساعت و یا اصلن 10 دقیقه وقت بگذار. ولی پدر و مادرهای عزیز به جای اینکه این مدیریت و برنامه ریزی را از همین سن به بچه هایشان یاد بدهند که می شود مدت مطالعه را کم کرد ولی حذفش نکرد، خب چه انتظاری ست؟

و هر اتفاقی در آن سوی کره ی زمین هم حتی بیفتد، ما امتحان داشته باشیم یا پسر همسایه ی سمت راستی -شاید سمت چپی- و یا مسابقات جهانی گل کوچیک وسط محله باشد، کتاب دم دستی ترین و اولین گزینه برای حذف و فراموشی ست.

4 comments:

Anonymous said...

thanks donya jan, kheili khob bood

Anonymous said...

مشکل دیگه ای هم که هست اینه که کتابی رو که مربوط به سن بچه ها هست دم دستشون نمیزاریم ...
بچه های این دوره و زمونه هم اینقدر سر خود هستند که هر کابی دوست داشته باشن میخونن و نگاه به این نمیکنن که اون کتاب برای چه سنی هستش ...

Anonymous said...

سلام

چیزی که برای آن دانه ها نوشته بودی خیلی تجسم جالبی بود و از همه دست اندر کاران کمال تشکر را دارم و لطفا وقت این نوع نظر ها را بیشتر کنید.

نکته دومی که می خواستم به آن اشاره کنم امکانات رفاهی این وبلاگ است که من الان متوجه شدم و دیدم که مجهز به دو نوع پیام گیر یا کامنت دانی است. این نکته مهمی است که از دید دنیا گردان پنهان نمانده و مایه مسرت و مزید امتنان است.

زیاده عرضی نیست،
سلامت

Anonymous said...

یادم میاد که وقتی خودم هم مدرسه می رفتم جز من و یکی دو نفر موقع امتحانا هیشکی کلاسهای ورزش و خط و نقاشی و زبان و .. نمیومد..
الحمدالله همه دنبال مدارج عالیه و ارشد و دکترا و اینا هستن وقت الکی ندارن که کتاب بخونن مگه بیکارن دنیا خانوم؟ ;)
دلم برات تنگ شده خوشگل لپ بهاری