همراه با پیچ و تاب جاده دل و روده ی دنیا پیچ و تاب خورد تا رسیدیم دیلمان و نفسی کشیدیم و از هوای عالی و مناظر زیبا لذت بردیم.. تا داشتم قر (حرکات موزون!) می دادم و همخوانی می کردم با خوانندهه! باز دل و روده دنیا چین خورد و قاطی شد و متوقف شدیم تا گند نزنه به حال بقیه و بابا محکومم کرد تا وقتی نرسیدیم چشمهام را باز نکنم! تا گوشه ی پلکم را باز می کردم صدای بابا بلند می شد چشمت را ببند! الان می رسیم خونه.. و چشم دنیا بسته ماند به روی زیبایی های اطراف
هوار بار این جاده را اومدم و رفتم اینجوری نشده بودم. نکه اینبار مهمون داشتیم! باید حالش را بد می کردم
بعد از ظهر و جاده ی دوست داشتنی کوه بیجار.. نم نم بارون، بودن کنار دوستان و دنیا که با سکوتش!! فضا را پر می کرد
شب و چمخاله .. دریا و هوای طوفانی.. دریا گم شده بود میون سیاهی ها و سفیدی موج ها که خود نمایی می کرد. و باد که داشت ما را با خود می برد.. ولی نبرد!! باد دلپذیری بود که به دل پیچه های دنیا که در راه داشت اعضا و جوارح داخلی اش یکی می شد، پایان داد
و شبی که صدای ما سکوت را شکافت و صبح شد و نذاشتید دنیا بخوابد!! فقط خدا رحم کرد اتاقهامون جدا بود از هم وگرنه اون چند ساعت هم نمی ذاشتی بخوابم!! چقدر حرف می زنی؟
پ. ن: یه وقت فکر نکنی از بدجنسیمه که اینجا نوشتم چون امکان دفاع نداری!! شاهدی هم نیست شهادت بده منم شریک جرمم
هوار بار این جاده را اومدم و رفتم اینجوری نشده بودم. نکه اینبار مهمون داشتیم! باید حالش را بد می کردم
بعد از ظهر و جاده ی دوست داشتنی کوه بیجار.. نم نم بارون، بودن کنار دوستان و دنیا که با سکوتش!! فضا را پر می کرد
شب و چمخاله .. دریا و هوای طوفانی.. دریا گم شده بود میون سیاهی ها و سفیدی موج ها که خود نمایی می کرد. و باد که داشت ما را با خود می برد.. ولی نبرد!! باد دلپذیری بود که به دل پیچه های دنیا که در راه داشت اعضا و جوارح داخلی اش یکی می شد، پایان داد
و شبی که صدای ما سکوت را شکافت و صبح شد و نذاشتید دنیا بخوابد!! فقط خدا رحم کرد اتاقهامون جدا بود از هم وگرنه اون چند ساعت هم نمی ذاشتی بخوابم!! چقدر حرف می زنی؟
پ. ن: یه وقت فکر نکنی از بدجنسیمه که اینجا نوشتم چون امکان دفاع نداری!! شاهدی هم نیست شهادت بده منم شریک جرمم
0 comments: