Friday, September 21, 2007

علیرضا گفت چند روز پیش یکی از دوستام را اتفاقی دیدم. فوق لیسانس کشاورزی داره، فکر می کنی چه کاره است؟
به شوخی می گم نکنه اومده همکار شده باهات، طراحی داخلی می کنه؟!
می گه نه.. پارکبان ِ.. قبض می نویسه می ده دسته مردم..

10 comments:

Anonymous said...

این که چیزی نیست من یه آبدارچی اداره رو می شناسم که الان نماینده مجلسه ...باور نداری از مردم فیروزکوه و دماوند بپرس

Anonymous said...

ااا پاركبان.جالبه ها:ي اينم اخر و عاقبته ما

Anonymous said...

قبول کن که خیلی از بیکاری بهتره

پارکبان شدن هم پارتی می خواد؟

Anonymous said...

شهلا
خوبه دنیا جان باز هم یک شغل بخور و نمیر داره
غیر از این بود، باید معتاد از توی پارکها جمعش میکردند
...
گل من سپاس که پس از 85 سال به دیدارم آمدی و رد پایی از خودت به جای گذاشتی
خیلی دوستت دارم و همیشه به یاد خاطراتم با تو و دوست مشترکمون هستم
بـــــــــــس
مـــــــــــاچ

Anonymous said...

شانس آورده...

Anonymous said...

كار خوبيه////

Anonymous said...

چه قدر دردناک بود.

Anonymous said...

باز خدا رو شکر همون کار هم گیرش اومده ...
بهت توصیه میکنم حتماً دیوانه بازی رو بخون ...
کتاب کوچیکیه ...
شاید کمتر از 60-70 صفحه ...
ولی فوق العاده است ....

Anonymous said...

جالبه . خوش به حاله ما چه آینده درخشانی در انتظارمونه

Anonymous said...

هر کجا پول باشه منم اونجام
پولکی نیستم ولی کار عار نیست
زندگی هم خرج داره