انگار گفته بودی لیلی – سپیده شاملو – را نفهمیدم دوست داشتم - دارم - یا نه؟ یکی از فصل ها به نظرم خوب بود. بقیه اش را نمی دانم. شاید این مسئله ی مرید و مراد و این حرکات پرواز در آسمان و روح و لیلی زیاد با من سازگار نیست و خب نمی توانم بفهمم چرا مستانه آن زندگی رو به نابودی و تحلیل رفتگی را طی کرد تا به عصیان برسد. یا شراره که بلاخره از علی برید و خواست زندگی جدیدی را شروع کند به ناکامی رسید.
تجربه های آزاد – شهرنوش پارسی پور – را بیشتر دوست داشتم. غیر از طوبی و معنای شب که زمان زیادی برد تا خوانده شود. در کل نثر شهرنوش پارسی پور را دوست می دارم.
پرنده من - فریبا وفی - هم خیلی خوب بود و هم خیلی خوب نبود! خوشم نیامد وقتی که فصل ها از نظر زمانی درست داشت پیش می رفت و برگشت به عقب و گذشته هم درست جا گرفته بود، یکهو فصل بعدی بچهه نوزاد بود، بعد فصل بعد صاحبخانه بودند، فصل بعدی مستاجر بودند، یک فصل بچه ها بزرگ بودند، فصل بعدی آن یکی در حال انگشت مکیدن بود و ... این قر و قاطی بودن اش - که از نیمه های کتاب شروع شد - را خوشم نیامد!
ولی یک چیزهایی داشت مابین این سطور که شاید چند خط را دوباره خوانی هم کردم.
من دختر نیستم - شیوا ارسطویی - ، بزرگ بانوی هستی - گلی ترفی - ، سهراب کشی - بهرام بیضایی - ، اتفاق خودش نمی افتد - بهرام بیضایی - و بوف کور - صادق هدایت - مانده اند روی هم و فعلن حس خواندن هیچ کدام نیست.. به جایش هوس کتاب جدید کرده ام!
خداحافظ گری کوپر هم هست راستی..
باز هم باید کتابهای نخوانده داشته باشم. فعلن در تیررس نگاهم نیستن!
Monday, April 14, 2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
5 comments:
انگار به من گفته بودی لیلی رو سالها پیش خوندم اون موقع ازش خوشم اومد ولی از پرنده من راستش من قلم سپیده شاملو و زویاپیرزاد رو به فریبا وفی ترجیح میدم هرچند معتقدم به عنوان یک زن مسوولم از حمایت نویسندگان زن پس با این که همیه شناراضی تموم میکنم ولی میخونم !!!!!! من دختر نبودم شیوا ارسطویی قشنگه مجموعه داستان گلی ترقی هم این کتابش رو نخوندم بهرام بیضایی هم فک رنمیکنم کتاب بدی باشه خوبه ارزش خودن رو داره ولی من بهت درخت انجیر معابد احمد محمود و مادر پرل باک رو سفارش میکنم تازه خوندمشون زیبان و پر معنا .......... قربانت میبوسمت
پویه جانم از سپیده شاملو من قبلن چند تا از داستان های "مجموعه داستان دستکش قرمز " را خونده بودم ولی خب چیز زیادی یادم نمیاد از نثرش و به نوعی تازه اولین کتابی بود که ازش می خوندم
از فریبا وفی هم کتاب دیگری نخوندم که بخوام درباره ی نثرش نظر چندانی بدم. فقط در مورد این کتاب خاص نظرم بود و نه نثر کلی اش را
از شیوا ارسطویی هم قبلن 3 تا کتاب خوندم. بی بی شهرزاد و آفتاب مهتاب - اگه اشتباه نکرده باشم اسمش را- و سومین کتابی که خوندم را - اسمش یادم نمیاد- اصلن و اصلن دوست نداشتم. مشکل اینجاست که فعلن حس
داستان کوتاه خوندن ندارم ولی شاید اینو شروع کنم به خوندن. تعریفش را قبلن شنیده بودم و گفته بودند کتاب خوبیه
این کتاب آخر گلی ترقی هم داستان نیست. درباره ی نماد - اسطوره و صور ازلی هست و در فصل های بعدی کتاب هم مروری داره بر اشعار فروغ فرخزاد
من از طرفداران بهرام بیضایی هستم. فقط الان باز اشتیاقی برای خوندن نمایشنامه و فیلمنامه ندارم
مرسی از پیشنهادت عزیزم
کتابهای سپیده شاملو رو خوندم ...
از هیچ کدوم خوشم نیومد ...
به دلم ننشستن ...
شهرنوش پارسی پور هم یه کتاب ازش خوندم ولی اسمش یادم نیست ...
باقی کتابها رو هم نخوندم ..
فعلاً دارم تازیه عروس آلبا دسس پدس رو میخونم ...
تا ببینم چی میشه ...
چي؟ داري كفر ميگي؟ يعني "خداحافظ گري كوپر" رو داري و نخوندي هنوز؟! بدو تا كتكت نزدم بردار بخون. بدو بببينم! ... ضمنن هر وقت اومدي پايتخت با اون فسقلي مسقلي بياين خونه ي ما. گوش سميرا رو بگير وردار بيارش اينجا.
az shahrnoosh parsi por hamoon tobaro khoondam az vafi ham fek konam royaye tabat bood ke khoondam. valli az beine ina neveshtane goli taraghio khili dos daram.