Thursday, March 10, 2005

26

می بينی؟ من باز منتظرم.. هر دومون منتظریم.. يه روز تو، يه روز من.. يه روز هردومون ..


كارتهای تبریك را یكی، یكی می نویسم. به ساعتم نگاه می كنم.. نه!! زمان زیادی نگذشته. مامان گفت زودتر توی كارتها را بنویسم تا فردا پست كنه. می گه چیزی تا عید نمونده و باید كارتها زودتر فرستاده بشه. حق هم داره! تبریك نوروز بعد از نوروز كه نمی شه.. شاید هم بشه!! هر روز می تونه يه روز نو باشه.. برای من، برای تو.. برای همه


می بینی؟ چه زود يه سال گذشت! يه سال پر از اتفاقات مختلف. يك سال با همه ی خوبی ها و بدیهاش.. امروز حسابی پرت و فراموشم! نمی دونم برآیند امسال خوب بود یا بد. اتفاقات خوبش بیشتر بود یا بدش؟! به این فكر می كنم كه امسال با همه ی بدیهاش خوب بود! و سال بعد هم بهتر خواهد بود. همه چیز درست می شه و بهتر از قبل. مگه نه؟

0 comments: