Monday, May 01, 2006

152

متأسفانه و متأسفانه همیشه دیر شروع می کنم و تا در لذت کار غرق میشم باید سریع تمامش کنم و پرونده اش را ببندم. شاید هم لذتی نیست جز خستگی و استرس تمام شدن کار.. شب و روز وقت می ذارم و توی کمترین زمان ممکن به بهترین نتیجه ای که شاید به معجزه شبیه باشه دست پیدا می کنم
از قبل از عید تا حالا باید اتود پوستر می زدم و حالا درست وقتی که باید تا هفته ی دیگه کار را تمام کنم شروعش کردم و در کمال ناباوری چند ساعت زود بیدار شدن امروز به نتایج خوبی رسید. تصمیم گرفتم شبا بخوابم و صبح زودتر بیدار شم که انگار تصمیمی سخت تر از تصمیم کبری ست!! ولی خب این روزها فرصت صبح خوابیدن و تنبلی هم نیست
موضوع کنفرانسم "نقاشی قهوه خانه" ست و به مطالب خوبی رسیدم که فکر می کنم مثل ترم پیش نمره ی کامل از تحقیق را می تونم بگیرم و این هم از لذتهایی که همیشه دیر بهش می پردازم. جمع آوری مطالب، جمع بندی و نتیجه گیری.. در همین راستا به اینجا رسیدم. منبع تصویری خوبیه

0 comments: