Monday, July 03, 2006

دو تا ژوژمان.. دو روز حالگیری.. دو روز بد.. دو روز با بغض برگشتن خونه.. روزهای خستگی و بی خوابی.. دو روز با استرس و فشارهای عصبی.. روزهای پر از حرص و جوش و نگرانی..
همه وهمه .. تمام شد

شنبه .. 8 صبح تا 5 بعدارظهر.. کارا آماده، روی دیوار چسبیده.. بیشتر از 24 ساعته نخوابیدی.. استاد به جای نمره دادن یکی را دعوت کرده برای سخنرانی.. یهو هم تصمیم می گیرن بعدازظهر ورک شاپ برگزار کنن!! .. داری از پا می افتی ولی همچنان منتظر می مونی و بازم منتظر می مونی..
برخورد بد استاد.. آخرش هم برو فردا بیا..
با اینکه امروز از نمره ی 19 متعجب شدم خصوصاً همه برام آرزوی موفقیت کرده بودن! چون در طول ترم چند بار جلوی دهنم را نگرفته بودم و فرموده های غلط استاد را تصیح کردم!!
شنیده ها هم حاکی بر اینه که استاد برای دلجویی!! و جبران برخورد دیروزش 19 داده..

یکشنبه .. انگار کار استاد بر عکسه.. به کارای افتضاح نمره ی 16 و 17 داد.. به کارای تقریباً خوب و قابل قبول 14، 15 !!! نمره ی کامل سه تا پوستر اصلاحی را گرفتم ولی به پوستر آخری که رسید.. می گه دنیا من ازت انتظار خیلی بیشتری داشتم! و 3 از 8 می ده و یه 15 که شاید بعداً بشه 16!!
در حالیکه از خیلی از کارا بهتر بود.. و به گفته ی استاد اگه یکی دیگه این کار را می آورد حتماً نمره ی بیشتری می گرفت.
یه 15 برای اینکه یادم باشه بهتر از این می تونم کار کنم.. ولی فکر نمی کنه من و کسایی دیگه که به قول استاد ازمون انتظار بیشتری می ره و سطح کارامون بالاتره با این نمره ها از یه درس 4 واحدی معدلمون از کسایی که به قول خودش یه نمره ای داده برای از سر باز کردنشون کمتر می شه..

بالاخره هرچی بود تمام شد.. تمام شد..


پ.ن با تبریکات ویژه: تولد هم ولایتی نازنینمان، ستیغ خانوم جون اینا مبارک باشه بسیار..

0 comments: