این روزها همش مهمون داشتیم و همچنان خواهیم داشت.. وقت کم میارم و نمی تونم تمرکز کنم برای نوشتن.. چند خط می نویسم و نمی تونم ادامه بدم.. می خواستم تو یه پست دیگه سر و ته داستان را هم بیارم و تمامش کنم، نتونستم..
آخر نوشته ی من هیچ اتفاق خاصی نمی افته! چون خودم هم آخرش را نمی دونم و هنوز ادامه داره.. نمی دونم بقیه اش را کی می تونم بنویسم.
فکرم گیجه..
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments: