Monday, November 13, 2006

رسم !

الی گفت درستش اینه که دختر مجرد سر عقد نباید باشه. گفتم این حرفها مال قرون وسطی ست! چه تأثیری می تونه داشته باشه تو حالا اونجا باشی یا نباشی..
مامانش گفت نه! این چیزها شوخی نیست. درستش اینه که دختر مجرد و زن مطلقه یا بیوه نباید سر عقد باشه.
گفتم منکه سر عقد سیامک بودم و چی شد مثلاً الان؟! مرز بندی هم نکرده بودند.
الی گفت اشتباهه این کار. باید به این رسوم احترام گذاشت. بیخود نیست!

یادم رفت از الی بپرسم یعنی مامانت چون مطلقه ست موقع عقدت نبود؟!

پ.ن: مشکل من اجازه ی حضور داشتن و نداشتن نیست احیاناً!

9 comments:

Anonymous said...

فقط تو نميشه...

عروس و داماد رو ببين؟!
اونا هم مجرد نشستن اونجا...

ببين ٬ ترسيدن اونجا سر صدايی چيزی کنی و يوقت يه نيم نگاهی به عاقد و اين حرف ها که بعد عاقد زبونش بند مياد و همه چی خراب ميشه...

لابد يه چيزی هست که نميزارن بری ديگه!!

(ميگم ولی واقعا نزاشتن بری؟!)

Anonymous said...

خوب ممكنه بچه دلش بخواد

Anonymous said...

اينم از رسوم و اعتقادات معركه ما!!! هاه

Anonymous said...

ماها که همه مون در پونزده شونزده سالگی قند هم سابیدیم! دو تا مون رو هم تاحالا فرستادیم خونه ی بخت (یا بد بختی!)، نترس، خبری نمی شه، مصیبت شوهر کردن سر جای خودشه!


(به جان خودم من همیشه انقدر فمینیست نیستم! امشب نمی دونم چرا اینجوری شدم)

Anonymous said...

vayyyyyyy in harfa dige kheili charandeh!!!

Anonymous said...

من که عمرا به چنین جشنی برم

Anonymous said...

اونوخ چی میشه؟

Anonymous said...

ajab rosoome maskhareyi

شقايق said...

عجب؟! خب نباید با دل حاجی بازی کرد