آخر هفته ی خوبی بود با دوستان. با اینکه سفر کاملاً کاری بود و باید برای خرید یه سری از وسایل بار سفر می بستم ولی از تمام فرصت ها استفاده ی مفید نمودم!
دلم هم حسابی تنگ شده بود برای دوستم ولی دختر خوبی بودم و گذاشتم راحت بخوابه و زیاد حرف نزدم باهاش!
و برعکس پیش بینی صالح من اصلاً قصد ندارم تو بلاگ بنویسم نمایشگاه عکس را با خمیازه های صالح به پایان رسوندیم!
دلم هم حسابی تنگ شده بود برای دوستم ولی دختر خوبی بودم و گذاشتم راحت بخوابه و زیاد حرف نزدم باهاش!
و برعکس پیش بینی صالح من اصلاً قصد ندارم تو بلاگ بنویسم نمایشگاه عکس را با خمیازه های صالح به پایان رسوندیم!
.
پ.ن: برای دوستانی که پرسیدن درباره ی عکس..
از سمت راست به چپ: کفش من، کفش سمیرا، کفش دنیا، کفش سمیرا !!
12 comments:
سلام دنيا جان ، خوبي ؟
خوشحالم كه سفر كاري خوبي داشتي خانوم خانوما :) ...
در ضمن اول ...
+ اينكه عكسات كلهم واسه من باز نميشه :( الان موهامو دونه دونه مي كنم ...
کدومش تویی بابا؟؟!!
یکی از این پاها مال توئه؟
عجبها! قرار شد که ننویسی که
:)
كفش بدمخدمتتون؟:دي
اه، اين کامنتدوني ِ بلاگر بتا هم بد کوفتيهها
!!!
خیلی عکس خاصی شده نور و موقعیت هر دو تکمیل کننده هم در نهایت زیبایی در ضمن ممنون و خسته نباشی رسیدن به خیر
دنیا جون سلام
بابت لطف و توجهت یک دنیا ممنونم
اينها كه همه شون يه مدلي بودن؟ يعني من چشمم درست كار نمي كنه؟!:)
واااااااای ! خدا نکشتت ! یه عکس دار عینه این تازم گرفتم با دوستم ! با همین کانورس ها !
پس چرا دنیا یدونه پا داره؟
آهان فهمیدم یه پاتو بالا گرفتی!؟