یاد دفتر خاطرات نجم دبستانم افتادم که دوستام برام توش چیز میز نوشته بودن..
میدونی یاده چی افتادم؟یه دفترایی بود بچه بودیم میدادیم دوستامون چیز توش می نوشتن...همیشه این جمله توش بود..
: )
سلام عزیزم...مرسی برای دعایی که برام کردی...یاد یه کلی شعر ای تیپی دیگه هم افتادم،نمک در نمکدان شوری ندارد، دل من طاقت دوری ندارد..نازی....حالا اینارو واسه کی نوشتی؟ ;)
آرشیو مهرواژ در پرشینبلاگ
my logo
Send me your Letter!
4 comments:
یاد دفتر خاطرات نجم دبستانم افتادم که دوستام برام توش چیز میز نوشته بودن..
میدونی یاده چی افتادم؟یه دفترایی بود بچه بودیم میدادیم دوستامون چیز توش می نوشتن...همیشه این جمله توش بود..
: )
سلام عزیزم...مرسی برای دعایی که برام کردی...
یاد یه کلی شعر ای تیپی دیگه هم افتادم،نمک در نمکدان شوری ندارد، دل من طاقت دوری ندارد..نازی....
حالا اینارو واسه کی نوشتی؟ ;)