این آقاهه بالاخره دیروز زنگ زد که می خواهد بیایید مشکلات اینترنتیمان را حل کند ولی هم من لپ تاپم یهو افتاده بود به روغن سوزی و تازه داده بودم به پسرعمو جان و هم کامپیوتر را داده بودیم که مشکلاتش را مرتفع کند و هم من سر کار بودم و منزل تشریف نداشتم و خلاصه همه چیز در عدم همکاری بود و کنسلش کردم برای روز بعد تازه بعد از ساعت 7و نیم.
فکرش را هم نمی کردم انقدر آدمهای مهربان و خوش قولی باشند.. رأس ساعت که تازه داشتم جور و پلاسم را جمع می کردم تا از کانون بزنم بیرون و خودم را به فیروزه برسانم تماس گرفت که من دارم میام!
بدو بدو رفتم لپ تاپ را پس گرفتم با همه ی عیب و ایرادش، آقای برق کار که از صبح قرار بود تشریف بیاورند را پیدا کرده ام که زود بیا یه سیم تلفن برسان به اتاقم و باز همه چیز پیچیده بود به همدیگر..
ولی من و آقای اینترنتی و آقای برقکار تقریبن با هم رسیدیم خانه..
ولی خدا نیامرزد سازندگان ویروس را که معلوم نیست چه بلایی سر لپ تاپم آورده اند که صدایش گوشخراش شده و ریپ می زند..
حالا که مشکل بی اینترنتی مان حل شد، معلوم نیست کی لپ تاپم دوباره زنده شود..
اصلن این روزها خوب نیست. همه چیز در کمال ناهمانگی ست و حسابی شلوغ ست.
2 comments:
rahat bi internet zendegi kon ;-)
من به شخصه اگر دو روز ازم کام÷یوتر و اینترنت رو بگیرن رسماً دق میکنم ...
عمراً نمیتونم بدون کامپیوتر سر کنم ...
حتی شده روزی 10 دقیق روشنش کنم ...
به نظرت من معتادم ؟؟؟