خونه ی خالی.. يه فرصت تنهایی.. هر چند كم! برای رهایی اشكهایی كه حبس شدن و حبس شدن به اميد رهایی.. اشكهایی كه عادت كردن به اسيری و رهایی براشون دست نيافتنی شده. حتی حالا..
حوصله ی اينجا را ندارم. حوصله ی مهرواژ دوست داشتنی ام كه بيشتر از دو سال ثبت كننده ی لحظه هام بود را ندارم.
حوصله ی اين دنيای بهانه گير و خسته را هم ندارم. اين دنيای دنيا نيست.
نمی نويسم.. شايد تا هيچ وقت و شايد هم تا فردا.. نمی دونم!
پ.ن: فقط نمی دونم چرا اينجا نوشتم! حالا شايد خودش بياد و پاکش کنه..
1 comments:
salam azizam....
movafagh bashi
be gilna sar bezanin
Guilan Independent Local News Agency
www.gilna.ir
www.gilna.net