تاکسی که ایستاد، نشستم صندلی جلو و دو تا خانوم پشت.. نفر بعدی را ندیدم.
کمی از حرکت تاکسی نگذشته بود که خانم ها پیاده شدن. به محض اینکه در بسته شد صدای مسافر آخری در اومد.. یک قدم راه که دیگه تاکسی نمی خواست. اونوقت می گن چرا خانم ها انقدر مریض می شن.. به خاطر اینه که یک قدم راه نمی رن. تمام بیماریشون از تنبلیه! هزار تا مرض می گیرن فقط برای اینکه ورزش نمی کنن. چربی و اوره و فشار خون می گیرن.. چربی دور قلبشون هی زیاد می شه.. چون تحرک ندارن..
حاج آقای عمامه به سر و عبا پوش هی گفت و گفت و گفت ..
پیاده شدم، گفتم خوب نیست تو ماه رمضون پشت سر بنده های خدا غیبت کنید..
و در را بستم.
پ.ن: کسوف هم فیلتر شد! نامردا..
Thursday, October 05, 2006
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments: