Sunday, October 22, 2006

توضیح نامه

نمی دونم کجای این پست نوشته بودم با دینا رفتم تهران؟! گیرم که نوشته بودم و گیرم که رفته بودیم اصلاً. لابد دلیلی نبوده یا وقت نداشتیم یا فرصت نشده شما را زیارت کنم..
اینجا یه مکان خصوصیه! وبلاگ منه، مال منه و هر چی هم دلم می خواد از خودم توش می نویسم.. دلیلی نداره بعضی ها مدام گفته های دینا را با نوشته های من هماهنگ کنن احیاناً !!
دوست ندارم اینجا باشه مکانی برای چوب زدن زاغ سیاه من و خانواده ام! اونایی هم که جنبه ندارن روزمره های زندگی منو بخونن، لطفاً نخونن که باعث مزاحمت برای من و خانواده ام نشه!
اگه ادامه پیدا کنه مجبور می شم اینجا را ببندم و برم یه جای دیگه یا اینکه از خواهرم ننویسم که بعضی ها مثل طلبکار و متهم باهاش برخورد نکنن! خوبه هیچ صنمی ندارید با هم و دوست پسرش نیستی و اینهمه انتظار بیجا داری!
دلیلی نمی بینم توضیح بدم ولی این خانم تمام مدتی که تهران بودم همراهم بود و همچنین این آقا منو دید و می تونن شهادت بدن که من تنها اومدم و تنها رفتم و کوچه ی علی چپی در کار نبود. خواهرم را هم سپرده بودم به ایشون در سمنان و حسابی هم بهش خوش گذشته و تو جیبم قایمش نکرده بودم!
بچه بازی هم حدی داره! اینهمه آدم اینجا را می خونن و شماره موبایل و خونه ی منو هم دارن ولی دستشون درد نکنه که آدم را از نوشتن پشیمون نمی کنن!
تا الان هم صبوری کردم چیزی نگفتم و به روی خودم نیاوردم..

0 comments: