Tuesday, October 17, 2006

یا تو یا یکی دیگه *

گفت پسره هم سنی نداشت! 23 سالش بود.. پدرش می گفت یک هفته ست پسرش را زندانی کردن.. چند روز بعد از عقد زنش رفته و حالا هم مهریه اش را اجرا گذاشته!
وسط اظهار نظرها که قسط بندی می کنن و اینی که نداشته چرا 400 سکه مهریه زنش کرده که حالا مونده تو کارش و .. بحث عشق و عاشقی...
گفتم پسر 23 ساله اصلاً غلط کرد زن گرفت!
نامزد الی یهو ساکت شد و رفت تو هم ..
منصوره به نامزد الی اشاره کرد و زد زیر خنده.. گفتم البته بلا نسبت شما!!

پ.ن: از گلو درد خوابم نمی بره .. باید انقدر خسته باشم که بیهوش بشم احیاناً!! یادم می ره یه شربتی، قرصی، چیزی بخرم..
خوبه همه مثل من قصد سفر کنن! اگه خدا خواست و رفتم و بازگشتم، می نویسم چجوری!

* یا تو یا یکی دیگه !!

0 comments: